loading...
فان| سایت تفریحی و سرگرمی | عکس | تکست آهنگ | اخبار | سرگرمی | فالاس ام اس جدید,مطالب جذاب و مفرح,عکس بازیگران دانلود آهنگ,فال روزانه,یوزر نود 3
تیم مدیریتی نهتانی بازدید : 4105 دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

دانلود اهنگ زیبا و خاطره انگیز آمدی جانم به قربانت از استاد بنان+متن

دوشنبه 25 اردیبهشت 91

هرروز یک موزیک خاطر انگیز از FIRST-FUN.ORG

http://www.mirsoft.net/picture/actor/banan-1.jpg

 

خواننده: غلامحسین بنان

شعر: محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار )



خواننده: غلامحسین بنان

شعر: محمد حسین بهجت تبریزی ( شهریار )

آهنگساز: روح الله خالقی

گوینده: روشنک

آلبوم: شاخه گل 2 – برنامه ی گل های 210 ب

سال اولین اجرا: 1323

زمان: 14 دقیقه و 35 ثانیه

فرمت: (64 kbps,24000 Hz, Stereo), mp3

حجم: 7.7 MB

 

( در خصوص شرح زندگی غلامحسین بنام، محمد حسین بهجت تبریزی و روح الله خالقی به بخش دایرة المعارف نام آوران معاصر ایران در همین وب سایت مراجعه فرمایید. )

 

متن:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشدارویی، نوشدارویی

 نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل، سنگدل،

سنگدل این زودتر می خواستی، حالا چرا

حالا چرا

---

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست ( 2 )

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا ( 2 )

نازنینا، نازنینا، نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون، با جوانان، ناز کن با ما چرا ( 2 )

---

وه که با این عمر های

وه که با این عمر های کوته بی اعتبار

این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ( 2 )

---

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند

در شگفتم من، در شگفتم من

نمی پاشد ز هم دنیا چرا

دنیا چرا

---

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر ( 2 )

راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا

بی مونس و تنها چرا

تنها چرا

حالا چرا

تنها چرا

---

در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

 

***

* اصل قصیده ی شهریار به شرح زیر است:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا                              بی‌وفا حالا که من افتاده‌ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی                        سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم                                 دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می‌کند                   در شگفتم من نمی‌پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین                           خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی‌حبیب خود نمی‌کردی سفر                         این سفر راه قیامت می‌روی تنها چرا

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
نهتانی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟